چرا معمولا در همه سریال هایی که از صدا و سیما ایران پخش میشه، یک صحنه مرگ و میر هست؟
اگر اهلِ دیدن سریال باشید، حتما متوجه خواهید شد که بیشتر سریالهای تلویزیون با یک صحنه عزاداری شروع میشوند. صحنهایی که همه لباس سیاه پوشیدند و چند تا زنِ سیاه پوش خرما و حلوا پخش میکنند و صدای صلوات و بعد هم حمل جنازه و شیونِ اقوام. آیا به سازندگانِ سریالهای تلویزیون اینجور دستور داده میشه که حتما یک صحنه مرگ در سریال نشان دهند؟ آیا هدف افسرده نگاه داشتنِ مردم نیست؟ درسته که مرگ یک بخش از زندگیه و برای همه اتفاق میفته ولی نشان دادنِ صحنههای عزاداری تاثیرِ خوشایندی روی مردم نخواهد داشت. خیلی از بچهها و جوون ترها این سریالها رو پیگیری میکنند که واقعا دیدن این صحنهها باعثِ افسردگیشان خواهد شد. بارها دیدم که حتا سریالهای به اصطلاح کمدی هم صحنه هایی از مرگ دارند، مثلا سریالی که همین چند ماهِ پیش پخش شد، به نامِ سریال پایتخت که طرفدارهای زیاد هم داشت. ماجرا از آنجا شروع شد که یه خانواده زندگیشان را در ده میفروشند و میآیند شهر و وقتی میرسند شهر، صاحب خانه را مرده در خانه جدیدشان پیدا میکنند. سازنده فیلم سعی کرده به فیلم حالتِ کمدی بدهد ولی با صحنههای غم انگیز، که آدم نمیداند بخندد یا گریه کند؟
یا مثلا سریال ستایش که هنوز پخش میشود و در ایران خیلیها آنرا تماشا میکنند، در این سریال هر چند وقت به چند وقت یکی میمیرد و صحنههای عزاداری تکرار میشود؟ چرا نباید به مردم روحیه داد؟ چرا باید همیشه با نشان دادنِ صحنههای عزاداری، غم را به دلِ مردم نشاند؟ آیا صدا و سیما با قصد این کار را میکند؟ آیا صدا و سیمای حکومتِ ایران قصدِ افسردگی مردم را دارد؟
این روزها چند سریال جدید به تلویزیون اضافش شده. یکی از آنها با مرگ و صحنه عزاداری یک زن شروع میشود و دیگری در قسمتِ دومِ سریال یک مرد میمیرد. تکرارِ نشان دادنِ مرگ برایِ چیست؟ به قولِ آقایان یاد آوری معاد و پایان زندگی؟ یا افسردگیِ من و توِ ایرانی؟
شما چی فکر میکنید؟
کاملا موافقم،
پاسخحذفبه راستی، نمیشه جلوی نفوذ این گرد سیاه غم رو درون زندگیمون پاک کنیم.
نمیخواستم طولانیش کنم. ولی این یک مساله جالبی که من هم به یک شکل دیگه متوجهش شدم.
طبیعتان من هم مثل خیلیهای دیگه که از ایران به یک شکلی خارج شدن حیران از تفاوت بسیار زیاد فرهنگی و...بین ایران با کشورهای دیگرشدم.
ولی یکی از مواردی که من رو بیشتر از همه چیز حیرت زده کرد این بود که یک ایرانی بدون استثنا قابل شناسایی هست با این که مردم دیگری شبیه به ما ایرانی ها وجود دارند مثل اسپانیایها، ایتالیایها، یونانیها و ...
خیلی برام جالب بود، به همین دلیل همیشه به دنبال علتش بودم. تا این که فهمیدم بیشتر ما ایرانیها به علت چهره ای افتاده و غرق در غم همیشه قابل شناسایی هستیم. و این خودش نشون میده که ۳۳ سال حکومت غم و عزا چه بلای بر سر یک نسل میاره . به امید اون روزی که ایران و ایرانی به جای تعطیلی برای عزاداری یک واقعه که قرنها پیش اتفاق افتاده، بتونه به جشن و شادی روسومی بپردازه که نسلهای پیشینش به جای گذاشتن. فقط نیاز به یک خونه تکونی کوچولو داریم.
به امید اون روزشاد و خوش باشید.
علت پخش سریالهای عزا یادآوری مکرر مرگ است. برای حکومت اسلامی مردمی که خواهان زندگی باشند تهدید محسوب میشوند ولی اگر آنها برای زمان مرگ و رسیدن به دنیای دیگر نفس بکشند بسیاری از چالشها برای حکومت اسلامی برطرف خواهد شد چرا که کسی که هر روزش را با یاد مرگ میگذراند انگیزه ای برای تلاش برای بدست آوردن زندگی بهتر نخواهد داشت و هرنوع سختی را به حساب خواست خدا و فرمول اسلامی "سختی در دنیا = آسایش در آخرت" میگذارد. برای همین است برای امنیت حکومت اسلامی، مرگ باید مدام برای مردم یادآوری شود.
پاسخحذفپایان زندگی دنیایی همه این است
پاسخحذف