۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

آیا ما ایرانی‌‌ها لیاقتِ آزادی را داریم؟


موقع پز دادن و ادعا کردن خیلی‌ از ما ایرانی‌‌ها یا ایرانی‌ پسند تر بگم، ما پارسی‌ ها، تو خطِ مقدم هستیم. از داریوش و کوروش تا دلتون بخواد مایه میذاریم و باد به غبغب میندازیم و با غرور از تاریخ و فرهنگ ۳۵۰۰ ساله حرف می‌زنیم.  ای آقا، روح داریوش هم تو قبر از ما فرزندانِ ناخلفش می‌لرزه. کدوم فرهنگ؟ کدوم تاریخ؟ آقا برگرد روی زمین با هم حرف بزنیم، پرواز خیالی رو بی‌ خیال! نگاه کن به همه چی‌، بی‌ تعصّب، بی‌ غرورِ بی‌‌خودی و الکی‌!
این دیگه نه صحبتِ حکومت نه تخلف در انتخابات! بحث من و توه! حالا از هر طرزِ فکر سیاسی که هستیم. آقا ما ایرانی‌‌ها خیلی‌ هامون جنبه نداریم!! فرهنگ نداریم! حکومت هم عوض شه و آزادی هم که بیاد، باز هم خیلی‌‌ها فرهنگِ پذیرش آزادی رو ندارند! آقا هر موقع یاد گرفتیم به حقوق هم احترام بذاریم، به حریمِ شخصی‌ هم تجاوز نکنیم، حقِ جنس ضعیف تر از خودمون رو ندیده نگیریم، اونوقت وقتشه! وقتِ تغییرِ ! وقتِ آزادیه!
مثلا هر موقع دونستیم زن ماشینِ ارضا خواسته‌های جنسی‌ِ یک مرد نیست! اونوقت وقتِ عوض کردن این حکومت رسیده، اونوقت ما فرهنگِ پذیرش آزادی رو داریم!

حالا بگم چرا اینها رو نوشتم و چه چیزی باعث شد که بنویسم. با یک دختر ایرانی‌ صحبت می‌کردم که به یک کشورِ غربی رفته و اونجا دنبالِ همخونه بوده برای اجاره آپارتمان. از قضا یه آقای تحصیل کرده، به اصطلاح با سواد، که از یک دانشگاه خوب داخل فوقِ لیسانس گرفته و برای ادامه تحصیل آمده خارج به این خانوم گیر میده که بیا با هم خونه بگیریم. که آقا من روشن فکرم، و میدونم هم خونه یعنی‌ هم خونه و نه بیشتر. دختر قبول می‌کنه. چشمتون روزِ بد نبینه که پسر روز دومی‌ که به این کشور وارد می‌شه و با این خانوم هم خونه می‌شه، اولین سوالی که ازدختر میپرسه اینه: تو چی‌ کار میکنی‌ وقتی‌ دلت سکس بخواد؟ دختر عصبانی‌ می‌شه و میگه به تو چه ربطی‌ داره! پسر جواب میده می‌خوام بدونم آیا می‌تونم روی هم خونه‌ام از نظر سکس حساب کنم، چون من هر یکی‌ دو هفته احتیاج به سکس دارم! دختر میگه درسته اینجا خارجه و اینجا آزادی هست ولی‌ هر کسی‌ با هر کسی‌ نمیخوابه. اینجا آزادی هست ولی‌ توقع نکن همه با‌هات خواهند بود، پسرِ میگه اتفاقا من تو فیلم‌ها دیدم که همه زودی با آدم رابطه جنسی‌ برقرار میکنند. شما به من بگید این تقصیر جمهوری اسلامیه؟ تقصیر این آقاِ ؟ تقصیر این خانومِ ؟ واقعا آدم تعجب میکنه، از اینکه بعضی‌ ازهموطن‌های ما فکر میکنند آزادی یعنی‌ با هر کسی‌ اجازه داشته باشی‌ رابطه جنسی‌ برقرار کنید. حالا زدیم و این حکومت عوض شد، چندین تا ایرانی‌ مثل این آقا فکر میکنند؟ آیا همه اینها جنبه آزادی را دارند؟ البته نگفته نمونه که خیلی‌‌ها جنبه اسارت رو هم ندارند و همین الانش گند زدن به فرهنگ و شرفِ ایرانی‌ جماعت. از این قصه‌ها زیاده. قصه‌های متفاوت ولی‌ خیلی‌‌هاشون در مورد عقده‌های زیرِ شکمی هستند. قصه هایی که هر دفعه به گوشم میرسه با خودم میگم آیا ما ایرانی‌‌ها همه لیاقتِ آزادی را داریم؟ اگه این کشور آزاد بشه، ما جو زده نمیشیم؟ یا به قولی‌ جو ما رو نمی‌گیره و یه عده دیگه رو بیچاره نمی‌کنیم؟

۱ نظر:

  1. bagar che mouzoue jaleb va mohemi (manzuram mesale khasie ke zadi)ro matrah kardi...ama bi rabt ham harf zadi. yek mesal che rabti be liaghate azadi dashtan ya nadashtane yek melat dare?age ine ke kase dige ham mitoone yek alam mesale dige bezane ke neshun bede in melat liaghat darand ya inke melale dige liaghat nadarand.

    پاسخحذف